معنی کشف کردن، سنجیدن، معین کردن، حل کردن, معنی کشف کردن، سنجیدن، معین کردن، حل کردن, معنی lat lcbj، sj[dbj، kudj lcbj، pg lcbj, معنی اصطلاح کشف کردن، سنجیدن، معین کردن، حل کردن, معادل کشف کردن، سنجیدن، معین کردن، حل کردن, کشف کردن، سنجیدن، معین کردن، حل کردن چی میشه؟, کشف کردن، سنجیدن، معین کردن، حل کردن یعنی چی؟, کشف کردن، سنجیدن، معین کردن، حل کردن synonym, کشف کردن، سنجیدن، معین کردن، حل کردن definition,